گزارش

مرگ خاموش بقالی‌های محلی


این خبر در دلش یک اتفاق غم‌انگیز جای داده و آن یعنی سوپرمارکت‌ها یا همان بقالی‌های قدیمی، کرکره‌شان را به نفع غول‌های بزرگ مارکتی پایین کشیدند و سفره یک یا چند خانوار به نفع یک برند بزرگ، کوچک‌تر شده است.

ملموس‌ترش را می‌توان در محله‌ها به چشم دید. وقتی کسی که ده‌ها سال در محل بقال و قصاب بود و از صبح زود تا پاسی از شب دست مردم ارزاق و گوشت می‌داد، حالا یک چهارپایه گذاشته در مغازه‌اش و شاهد رفت‌وآمد مردم محله به فروشگاه زنجیره‌ای بزرگ دودهنه روبه‌رویی‌است که او را به زرق و برق قفسه‌ها، یخچال‌های تازه نفس و تخفیف‌های فصلی فروخته‌اند؛ کاسبانی که یک روز اعتبار یک محل بودند، حالا شاهد طرد اجتماعی و افول دوران طلایی خود هستند.اینها سه راه پیش‌رو دارند؛ یا جذب این فروشگاه‌ها شوند و زیرپرچم آنها کسب‌وکار تازه و شراکتی راه بیندازند که عاقبتش برایشان نامعلوم است یا باید مغازه‌شان را برای همیشه تعطیل کنند و در آخر کج‌دار مریز روزگار سپری کنند.

افراد مسن و میانسالی را می‌شناسم که مخالف سرسخت خرید از فروشگاه‌های زنجیره‌ای هستند و فقط از سوپرمارکتی‌ها خرید می‌کنند و می‌گویند که محلی‌ها باید حواسشان به کاسب‌های خرد منطقه باشد.«اگر قرار است روزی به کسی برسانیم، قطعا همسایه کاسبمان در اولویت است». این تفکر اگرچه کم شده اما هوای کاسبانی را که تعلق خاطر به محل دارند و بقای محل در کسب‌وکار آنهاست باید داشت و شیفته فروشگاه‌های زنجیره‌ای نشد.



منبع:همشهری آنلاین

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا